فصل سوم
بخش اول: تعارض و راههای حلّ آن
۳-۱- بخش اول: تعارض و راههای حلّ آن
۳-۱-۱- اختلاف و تعارض اخبار
همانگونه که پیش از این مطرح شد، یکی از شاخههایعلمفقه الحدیث، «مختلف الحدیث» است که در آن از تعارضاخبار بحث میکند.در فصل اول، به توضیح لغوی و اصطلاحیآن پرداختیم و آن را به «بدوی» و «مستقر» تقسیم کردیم که اکنون به توضیح بیشتر آن میپردازیم:
تعارض بدوی: هرگاه دو دو دلیل متعارض، ناظر به موضوع واحد باشند، در حقیقت، میان آن دو تعارض وجود دارد که در برخی موارد، این تعارض ظاهری است و با تأمل بیشتر در مفاد ادلّه برطرف میشود.
تعارض مستقر: هرگاه نتوان تعارض موجود میان دو دلیل را برطرف کرد، تعارض را «مستقرّ» مینامند که در این صورت، طرفین تعارض حقیقتاً باهم «مختلف»اند و بین آنها تعارض واقعی وجود دارد(صدر،۱۴۱۷،ج۴: ۴۲). تعریف مشهور اصولیان دربارهی تعارض واقعی چنین است: تعارض یعنی تنافی مدلول دو دلیل بر وجه تناقض یا تضادّ (سبحانی،۱۳۸۷: ۲۲۰). که به اعتقاد بسیاری از بزرگان شیعه، وجود چنین تعارضی در احادیث غیرممکن است، که در ابتدای بخش دوم فصل حاضر، به توضیح آن پرداخته شده است.
در مقابل، تعارض بدوی به علل مختلف در روایات ما وجود داشته است؛ چراکه از همان روزهای آغازین شکل گیری حیات دینی مسلمانان، بحث اختلاف و تعارض اخبار مطرح بوده است. این بحث از جمله مباحث بسیار اساسی و کارآمد علم فقه و حدیث پژوهی است؛ زیرا گستردهترین منابع فقه که روایات است در موارد زیادی مشتمل بر تعارض و تنافی است. اینجاست که فقیه دچار مشکل و حیرت میشود و تنها علم مختلف الحدیث و در راستای آن مباحث انتزاعی تعارض ادلّه در علم اصول است که میتواند راهنما و مددکار او در عبور از راههای پرپیچ و خم و سنگلاخ تعارض و هموار کردن مشکلات اختلاف اخبار باشد، که دانستن اسباباختلاف و راه علاج آن، در وحدت آراء و نزدیک شدن به صواب و حقیقت، بسی مؤثر است وپیشینیان، تبحّر در آن را نشانهی رسیدن به مرتبت اجتهاد و جواز نشستن بر مسند فتوامیدانستند(دلبری،۱۳۹۰: ۱۴۹).
۳-۱-۲- عوامل پیدایش تعارض:
شایان ذکر است که علمای علم اصول، در مقام ریشهیابی علل و عوامل پیدایش و ظهور ادلّهی متعارض، به ویژه احادیث متعارض، به اسباب و علل گوناگون اشاره کردهاند که با ملاحظهی ویژگیهایشان میتوان آنها را در دو بخش کلّی تقسیم بندی کرد:
دانلود کامل پایان نامه در سایت pifo.ir موجود است. |